طرح بایدن برای احیای مذاکرات با ایران می‌تواند خاورمیانه را آرام کند-راهبرد معاصر

طرح بایدن برای احیای مذاکرات با ایران می‌تواند خاورمیانه را آرام کند

استاد روابط بین‌الملل و مدیر موسس «برنامه مطالعات اسلامی» دانشگاه «دلاور» آمریکا معتقد است که دونالد ترامپ و جو بایدن درباره رژیم صهیونیستی تا حد زیادی با هم اشتراک نظر دارند.
تاریخ انتشار: ۱۵:۵۲ - ۲۹ مهر ۱۳۹۹ - 2020 October 20
کد خبر: ۶۳۷۱۶

به گزارش راهبرد معاصر؛  از نظر «محمد عبدالمقتدر خان» استاد دانشکده علوم سیاسی و روابط بین‌الملل دانشگاه «دلاور» آمریکا مواضع دونالد ترامپ و جو بایدن در قبال رژیم صهیونیستی به هم شبیه است و پیروزی بایدن در انتخابات، تنها سبب تغییرات ظاهری و جزئی در «سیاست‌های خاورمیانه‌ای آمریکا» می‌شود.

 

یادداشت این عضو موسس و مدیر «برنامه مطالعات اسلامی» دانشگاه «دلاور» آمریکا طی سال‌های ۲۰۰۷ تا ۲۰۱۰ با این عنوان منتشر شده است: «طرح بایدن برای احیای مذاکرات با ایران می‌تواند خاورمیانه را آرام کند اما او و ترامپ در مورد اسرائیل تا حد زیادی اشتراک نظر دارند».

 

او در وبگاه «کانورسیشن» نوشت: «اخیرا وقتی طالبان ابراز امیدواری کرد که دونالد ترامپ در دور دوم انتخابات پیروز شود چرا که او نظامیان ایالت متحده را از افغانستان خارج خواهد کرد، یادآور این نکته بود که انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۰ ایالات متحده تاثیرات بزرگی بر خاورمیانه و در نتیجه برای امنیت ملی آمریکا خواهد داشت».

 

به باور این تحلیلگر روابط بین‌الملل، «مسائل سیاست خارجی به ندرت در دستور کار امسال رای دهندگان انتخابات آمریکا قرار دارد و همه گیری ویروس کرونا، مشکلات اقتصادی و نژادپرستی ساختاری (بر دستور کار) این رقابت انتخاباتی مسلط شده است».

 

استاد دانشکده علوم سیاسی و روابط بین‌الملل دانشگاه «دلاور» ادامه داد: «با این حال، نقش جهانی ایالات متحده هم روی برگه‌های رای انتخابات (سوم) نوامبر وجود دارد. ترامپ موضع و چشم انداز "اولویت اول آمریکا" را دارد که طبق آن منافع آمریکا به طرزی محدود تعریف می‌شود و این موضوع مهمتر از کمک به حفظ نظم جهانی است. بایدن که دهه‌ها سابقه کار در زمینه سیاست خارجی شامل ریاست کمیته روابط خارجی مجلس سنا است را دارد، خواهان احیای جایگاه بین‌المللی ایالات متحده است».

 

عبدالمقتدر خان معتقد است: «پیروزی بایدن به طرزی قابل توجه سیاست خارجی ایالات متحده را تغییر خواهد داد اما تحقیقات من درباره موضع ایالات متحده در خاورمیانه به من می‌گوید که تعامل واقعی ایالات متحده در این منطقه شاید فقط با تغییرات ساختگی و جزئی پیدا کند».

 

این تحلیلگر روابط بین‌الملل و استاد دانشگاه در آمریکا در بخش مربوط به «سیاست ترامپ در خاورمیانه» نوشت: «ترامپ با وعده مهار کردن ایران، پایان دادن به داعش و منعقد کردن "معامله قرن" بین اسرائیل و فلسطینیان به منصب (ریاست جمهوری) رسید اما هیچ استراتژی کلانی را برای خاورمیانه در پیش نگرفته است».

 

وی ادامه داد: «امروز اما ایران جسارت بیشتری پیدا کرده است، هیچ توافق صلحی بین اسرائیل و فلسطین وجود ندارد و به رغم ادعاهای ترامپ، داعش همچنان وجود دارد. ترامپ ایالات متحده را از توافق بین‌المللی سال 2015 (برجام) خارج کرد؛ توافقی که برنامه هسته‌ای ایران را در ازای رفع تحریم‌ها محدود می‌کرد اما احیای تحریم‌ها نتوانست نفوذ منطقه‌ای دولت ایران را کاهش دهد و همچنین اقدامی در جهت تغییر رژیم (در ایران) صورت نداد».

 

به باور این تحلیلگر، تحریم‌های اخیر آمریکا علیه ایران و سیستم بانکی این کشور، «تا حد زیادی تنها دارد با کاستن از ارزش پول ایران، زندگی را برای مردم عادی ایران در برهه همه‌گیری ویروس کرونا سخت تر می‌کند».

 

استاد دانشکده علوم سیاسی و روابط بین‌الملل دانشگاه دلاور افزود: «یک موضوع منسجم در سیاست خاورمیانه‌ای ترامپ، اسرائیل است. ترامپ قویا حامی تشدید مخالفت با ایران و اتخاذ سیاستهای تهاجمی در قبال اراضی اشغالی اسرائیل در کرانه باختری و غزه است و همچنین از موضع چندین دهه‌ای سیاست ایالات متحده درباره اورشلیم (بیت‌المقدس) پایتخت اسرائیل کنار کشید و سفارت ایالات متحده را از تل آویو منتقل کرد. این تغییر رویکرد، کشورهای اسلامی در مناطق مختلف خاورمیانه و فراتر از آن را عصبانی کرد و عملا امیدها درباره صلح با اسرائیل را از بین برد».

 

وی تصریح کرد: «کاخ سفید ترامپ با عادی سازی روابط بین اسراویل و دو کشور عربی امارات متحده عربی و بحرین، یک پیروزی دیپلماتیک برای خودش ثبت کرد. این پیروزی از منظر عددی با دستاوردهایی که در مجموع بیل کلینتون و جیمی کارتر روسای جمهور پیشین در خاورمیانه کسب کردند، برابری می‌کند: کارتر روابط اسرائیل با مصر و کلینتون روابط اسرائیل با اردن را عادی سازی کرد اما منتقدان معتقدند که در فقدان یک راه‌حل منصفانه در برابر خواسته‌های فلسطینیان برای داشتن یک کشور مستقل، صلح واقعی (تل‌آویو) با کشورهای عربی ممکن نیست».

 

به ادعای محمد عبدالمقتدر خان، «ترامپ البته بدون تردید ژئوپلیتیک خاورمیانه را تغییر داد و موضوع اسرائیل و فلسطین را به عنوان منازعه اصلی این منطقه کنار گذاشت. هم برای ایالات متحده و هم برای کشورهای عربی بزرگ، اکنون اولویت متوقف کردن راه ایران برای دستیابی به سلاح‌های هسته‌ای و کاستن از حملات ایران به منافع آمریکا و متحدانش است».

 

او در بخش مربوط به «چالش‌های بایدن» این مطالب را نوشت: «اگر بایدن انتخابات (ریاست جمهوری را از ترامپ) ببرد، او مجبور است در قیاس با سال ۲۰۱۶ و زمانی که وی و باراک اوباما قدرت را به ترامپ تحویل دادند، با وضعیت خصمانه‌تری در روابط ایالات متحده و ایران کلنجار برود».

 

این کارشناس روابط بین‌الملل ادامه داد: «بایدن با نگارش یک یادداشت در سی‌ان‌ان وعده بازگشت به توافق هسته‌ای ۲۰۱۵ ایران داد . نوشت که از طریق همکاری بیشتر امکان آن وجود دارد که ایران صلح‌طلب‌تر شود. بازگشت به این توافق که ایالات متحده، چین، روسیه و چندین قدرت اروپایی آن را امضا کردند می‌تواند روی بهبود همکاری‌ از هم پاشیده شده ایالات متحده با این کشورها هم تاثیر بگذارد».

 

به باور او، «البته تعامل بیشتر با ایران می‌تواند به روابط ایالات متحده با عربستان سعودی آسیب بزند، روابطی که تحت رهبری جرد کوشنر داماد و مشاور خاورمیانه ترامپ نزدیک‌تر و قوی‌تر شده است».

 

این تحلیلگر مسائل منطقه غرب آسیا معتقد است: «عربستان سعودی در موضوعی که یک مبارزه با حاصل جمع صفر با ایران برای برتری یافتن بر منطقه خلیج (فارس) قلمداد می‌شود، گرفتار شده است. سعودی‌ها فشار ایالات متحده بر ایران را مولفه کلیدی استراتژی خودش برای مهار کردن نفوذ ایران می‌دانند. بایدن هم این سیگنال را نشان داده که ایالات متحده دیگر از عربستان سعودی در مداخله ویرانگرش در جنگ داخلی یمن حمایت نخواهد کرد. عراق، سوریه و لیبی هم درگیر در جنگ‌های داخلی‌شان هستند و بایدن که به "تعهد ایالات متحده برای رهبری کردن" اعتقاد دارد، مجبور خواهد شد که درباره چگونگی تعاملش با این منازعات تصمیم بگیرد».

 

وی ادامه داد: «باید همچنین باید با یک تحول جدید در خاورمیانه کلنجار برود: ترکیه که هم اکنون در سوریه، عراق، قطر و لیبی حضور نظامی دارد. ترامپ تا حد زیادی با ادعاهای منطقه‌ای رو به گسترش ترکیه مدارا کرده است».

 

عبدالمقتدر خان در بخش مربوط به «اسرائیل-فلسطین» یادداشت خود اینطور نوشت: «ادبیات بایدن درباره اسرائیل با ترامپ فرق دارد. او در ماه می علنا از طرح الحاق کرانه باختری به اسرائیل مخالفت کرد، طرحی تحریک‌آمیز که دولت ترامپ شاید در خفا با آن مخالفت کند اما آن را محکوم نخواهد کرد. البته اسرائیل در چارچوب توافقش با امارات متحده عربی اجرای این طرح را به تعلیق درآورد».

 

از نظر او، «هیچ نشانه‌ای در سیاست‌های ایالات متحده در قبال اسرائیل وجود ندارد که حاکی از آن باشد تحت (ریاست جمهوری) بایدن تغییری در این سیاست‌ها ایجاد شود. ستاد انتخاباتی او مکرر بر حمایت "ناگسستنی" از اسرائیل و محکومیت هر گونه تلاش برای تحریم آن تاکید کرده است. او (بایدن) در مقام معاون رئیس‌جمهور(در سال‌های ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۷) کمک کرد که در سال ۲۰۱۶ اسرائیل بزرگ‌ترین بسته کمک مالی از ایالات متحده (۳۸ میلیارد دلار) را دریافت کند. بایدن همچنین از قبل اعلام کرده که در صورت پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری، قصدی برای بازگرداندن سفارت آمریکا به تل‌آویو ندارد».

 

استاد دانشکده علوم سیاسی و روابط بین‌الملل دانشگاه دلاور نوشت: «ایالات متحده، قدرتمند‌‍ترین متحد اسرائیل است. از ۱۹۷۳ تاکنون تک تک روسای جمهور آمریکا کمکهای مالی خارجی و فناوری نظامی قابل توجهی به اسرائیلی‌ها داده‌اند و همچنین در برابر محکومیت‌های بین‌المللی از اسرائیل به خاطر سیاست‌هایش در قبال فلسطینیان، مانند سپر عمل کرده‌اند».

 

وی افزود: «تقریبا با اطمینان باید گفت که فلسطینیان در دولت بایدن اراضی‌شان را پس نخواهند گرفت اما شاید پول و حمایت سیاسی بیشتری جذب کنند».

 

یادداشت این تحلیلگر با تاکید بر مواضع مشابه دو حزب اصلی دارای قدرت در آمریکا درباره مسائل غرب آسیا به پایان می‌رسد و یادداشتش را با این جملات پایان می‌دهد: «اوباما در خاورمیانه میزانی از حسن نیت ایجاد کرد که شاید به بایدن کمک کند اما این منطقه دارای چالش‌هایی است که برای دهه‌ها چوب لای چرخ روسای جمهور دموکرات و جمهوری‌خواه گذاشته است»./ فارس

 

مطالب مرتبط
ارسال نظر
تحلیل های برگزیده